جلد اول کتاب حاضر با عنوان «حق تعیین سرنوشت در آئینه حقوق بین الملل»، به موضوع حق تعیین سرنوشت خارجی اختصاص یافته است و این حق را در دو وضعیت مختلف استعماری و پسااستعماری بررسی کرده است. این حق در دوران جنبش ضداستعماری در دهه های 1960 و 1970 به جایگاه قاعده آمره در نظام حقوق بین الملل دست پیدا کرد و بسیاری از سرزمینهای مستعمره توانستند با استناد به این حق، به استقلال دست یابند. اما حقوقدانان در مضمون قاعده حق تعیین سرنوشت در وضعیت پسااستعماری، دچار اختلاف نظر هستند. در این کتاب، روند تاریخی پیدایش این حق در وضعیت استعماری و رهیافتهای متفاوت در خصوص وضعیت پسااستعماری در پرتو نظریات علمای حقوق، عملکرد دولتها و رویه قضایی بین المللی بررسی شده است.